نامه ای به امام زمان(عج)

بسم رب الشهدا
اولا من یه معذرت خواهی بدهکارم!
به شما نه الکی قیافه حق به جانب نگیرید
چند روز پیش یه مطلب نوشتم که بابا این رها کیه و...
بعدش هم نوشتم یه عده تماشاگر نما قصد تخریب روحیه من رو دارند که باز منظورم به همون رها بود
خلاصه بد جور قاط زده بودیم که یهو طرف اومد و بد جور شرمندمون کرد
فکر کن با یکی داری دعوا خفن میکنی و یهو طرف دست میکنه تو جیبش تو هم حتما فکر میکنی داره قمه رو در میاره تو هم اماده میشی که زود یه نیمچه ای در بیاری(چون کلاسمون به قمه نمیخوره) و بیفتی به جونش که میبینی  طرف یه شاخه گل از جیبش در میاره ومیده بهت!
حالا اون موقع شما چه حالی دارید نه جون من چه حالی دارید؟
خلاصه خوب حالمونو گرفت و این مطلبو برام نوشت :
((...تورا دوست دارم ای دوکوهه ! تو را دوست دارم که بوی بهشت می دهی ! تو را دوست دارم که دامنت برای یک بار هم آلوده نشد . تو را دوست دارم که به بودنم هستی دادی . تو را دوست دارم که تو با حسینم آشنا کردی . تو را دوست دارم که زندگی را تو برایم  تفسیرکردی .))
خب حالا شما بگید آدم حالش گرفته نمیشه؟!!!



نامه ای به امام زمان ؛(عج)
بسمه تعالی
نامه ای به آقا:
با سلام خدمت آقا امام زمان(عج)
اگر از احوالات ما جویا باشیبد ملالی نیست جز دوری شما
هر روز دلمون هوای شما میکنه ولی زود خودمونو با یه چیز سرگرم میکنیم نمیدونم ار کجا بگم؟
حرف زیاده تو این دل خدا کنه ناراحت نشین
راستش ما دیگه اون آدمای قبلی نیستیم شرمندتیم آقا ولی یه مقدار زمونه عوضمون کرده
یادش بخیر یه زمان از شما خجالت میکشیدیم ولی الان هر غلطی که دلمون میخاد میکنیم از کسی هم باکی نداریم
نمیدونم این جزای کدام گناه است که خدا این طورمجازاتمان  کرده

دیگه یادمون رفته که زمین صاحب داره زمان صاحب داره ما همگی صاحب داریم

ولی هر کار میکنیم حریف این نفس لا مسب نمیشیم که نمیشیم

البته اینم بگم ما دوست داریم آدم بشیم ولی یه نمه زمونه رو ما تاثیر گذاشته به قول امروزی ها ((جو گرفتتمون))

اما هنوز غروب جمعه که میاد انگار غم عالم رو میریزن تو دل ما خورشید باهامون حرف میزنه

انگار همه دارن گریه میکنن ما هم مات و مبهوت نیگاشون میکنیم!

ولی دوباره از شنبه صبح شروع میشه:

فقط تاکسی ها میدون آزادی سوار میکنن دیگه کسی شهدا و انقلاب و امام حسین سوار نمیکنه!

هر گوشه شهر یه تابلوی بزرگ تبلیغاتی از فلان شرکت بزرگ با دو تا لامپ قوی نصب شده ولی عکس شهدا از دیوارها پاک شده و کمرنگ شده کسی هم نیست که اینارو درست کنه!

دیگه سرخی خون شهدا رو با سرخی لبها و گونه ها عوض کردند و سیاهی چادرها را سیاه چشمان ازبین برده اند

افسوس!

اگر مجله ای در مورد شما مطلب بنویسد حتما اکثرش برگشت خواهد خورد ولی اگر عکس درشت و رنگی فلان بازیگر زن سینما چاپ شود کار به چاپ دوم و سوم خواهد کشید

اگر مادر شهیدی در گوشه ای  از این شهر منتظر ماشین باشد هیچ کس او را سوار نمیکند ولی برای سوار کردن زنان خیابانی ماشینها در صفند!

دیگه اکثر بلیطها برای کیش و دوبی پیش خرید شده و کسی سراغ دوکوهه نمیره

و هزاران داغ دیگه که شما بهتر از ما میدانید

میدونم که دل شما هم خون است و اشکهایتان از این بی حرمتیها جاری
ولی گفتم تا بدانید که هنوز ما به فکریم هنوز داغداریم هنوز پریشانیم و از همه مهمتر شرمندتیم آقا!
ما رو بگو که دلمون و خوش کردیم به یه صفحه به نام دوکوهه
امیدوارم که شما هم راضی باشی راستی آدرس وبلاگ منو که دارید! اگه امدید حتما نظرتان را بفرمایید!!!
خاک پایتان
رضا




 کلام شیدا!
((۸))

توصیه من به دوستان  برادران و خواهران این است که :
هر روز به انقلاب اسلامی و جهانی شدن آن امیدوار تر باشند و در این راه از هیچ کوششی
دریغ نکنند
امروز پاسداری از اسلام یک وظیفه شرعی و الهی است
((شهید حمید آرامی))
شهادت:9/2/65
فاو


ضمن تشکر از دوستانی که به دوکوهه لینک دادن تقاضا دارم که به من اعلام کنند تا جبران نمایم.
بعد از شهدا ما چه کرده ایم؟!!!
التماس دعا و یا علی